سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
ره آوین
دانشجویان کانون فزهنگی هنری بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی اصفهان با توجه به دغدغه ی خود در مسائل فرهنگی تصمیم به راه اندازی این وبلاگ گرفتند و نظرات شخصی خود را در موضوعات متفاوت بیان می کنند . دقت شود که این نظرات ، نظرِ مجموعه ی بسیج دانشگاه نمی باشد .
نویسندگان وبلاگ
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 124
بازدید دیروز : 0
کل بازدید : 67050
کل یادداشتها ها : 57
خبر مایه


پوستر زیبا / حتما ببینید

به مناسبت نزدیکی ایام محرم الحسین

http://rashed14.blogfa.com

اصلا حسین جنـس غمش فرق می کند

این راه عشق پیچ و خمش فرق می کند

اینــجا گـــدا همیــشه طلبـکار می شـود

اینــجا کــه آمـدی کـرمش فـرق می کـند


  

سلف دانشگاه همچنان در تصرف مدیریت اقتصادی مسئولین دانشگاه اما غافل از یک نگاه فرهنگی به این مسئله!؟

یکی از ایرادهایی که این تصرف می تواند داشته باشد را برادر عزیزم آقای محرابیان ذکر کردند که مربوط به تلف شدن وقت و تضییع حق دانشجویان است که نمی خواهم به آن بپردازم.اما به نظرم نکته ای عمیق تر و مهمتر از این مسئله وجود دارد.

آیا به این فکر کرده اید ...آیا به این فکر کرده اید که چرا در اسلام آمده است که وقتی غذایی در دست شماست و کس دیگری آن را ندارد، به او تعارف کنید تا او هم با شما شریک شود؟آیا به این فکر کرده اید که چرا غالب ائمه ی ما در عین حالی که کار می کردند و درآمد کسب می کردند آنها را در راه خدا صرف می کردند و در عین تمکن مالی هیچ گاه اظهار به ثروتمندی نمی کردند( یعنی همه ی ثروت خود را برای بیچارگان خرج می کردند و چیزی برای خود نمی گذاشتند.) و همیشه خود را به شکل افراد کم درآمد در می آوردند و خود را همدرد محرومان می دانستند؟ آیا به این فکر کرده اید که چرا در ابتدای انقلاب ، ثروتمندان از بروز و بیان سرمایه ی خود شرم داشتند و ثروتمند بودن عار محسوب می شد؟آیا به این فکر کرده اید که چرا امام خامنه ای توصیه می کنند که مسئولین ساده زیست باشند و همه و عموم را به این امر توصیه می کنند؟شاید بگویید ...شاید بگویید چه اشکالی به وجود می آمد اگر ائمه ی ما از مال و سرمایه ی خود خرج می کردند و بهترین غذاها و پوشاک را برای خود انتخاب می کردند؟شاید بگویید فردی ثروتمند است و سرمایه ی خود را از راه حلال بدست آورده است و می تواند ماشین های گران قیمت بخرد و ... چه اشکالی دارد؟ شاید بگویید که ثروتمند بودن فلان مسئول چه ربطی به مدیریت او دارد، او دارد مسئولیت خود را اجرا می کند و اگر ایرادی به کار او دارید بگویید؟اما فقرا و محرومان ...حال به محرومان و بیچارگان فکر کنید که چه فضایی برای آنها به وجود می آید؟چه فکرها و چه خیالاتی که به ذهنشان خطور نخواهد کرد. فرزندان فقرا را در نظر بگیرید که هر روز شاهد اظهار ثروت ثروتمندانی اند که با اتوموبیلهای آخرین سیستم جلویشان رفت و آمد می کنند و آه و صد آه از تعریف کردن این منظره ها برای پدر و مادرشان!!!و پدر و مادر هم دست به هر کاری می زنند تا پولی به دست آورند خود را از فقر در آورند.اگر کمی معتقد باشند سعی می کنند از راه حلال باشد ولی اگر کمی لذت پول حرام را بچشند چه مصیبت هایی که بوجود نخواهد آمد؟!آنگاه چه می شود ؟همه ی اتفاقات این چنینی در صورتی می افتد که مسئولین فرهنگی ما این مسئله را به حال خود گذاشته باشند. ثروتمند سرمایه ی خود را به رخ بکشد و کسی که سرمایه اش کمتر است هدفش این شود که به بالایی برسد و فقیر و بیچاره هم هدفش این شود که یک پله بالاتر رود. حال ، جامعه ای را تصور کنید که به خاطر ضعف مدیران فرهنگی در مهار کردن معضل اظهار ثروت ، تک تک مردم عمری را با هدف به دست آوردن پول بیشتر زندگی کنند. آنگاه در این جامعه قرار است سرباز امام زمان تربیت شود! واقعا جای تأمل دارد.اما دانشگاه ما ...می گوییم چرا مثلا از شرکت نفت باید غذاهای آنچنانی و با تزئینات آنچنانی سر سفره هایشان باشد؟ می گویند:" چون پول بیشتر داده اند و این مسلم است که هر کسی پول بیشتری بدهد آش بیشتری می گیرد! اگر شما هم پول بیشتری بدهی غذای بهتری می خوری! " می گوییم چرا باید جلوی چشمان ما باشد؟ می گویند: " خوب نگاه نکن! " می گوییم به چه بهانه ای می خواهید درآمد زایی کنید برای دانشگاه در صورتی که دارید ما را تشویق به سرمایه داری و کسب پول بیشتر می کنید؟ می گویند: "چه عیبی دارد؟ "

نتیجه اینکه ...

هر کار و عملی که در سطح دانشگاه چه علمی و چه اقتصادی صورت می گیرد یکی از پیامدهایش تاثیر فرهنگی است. یک مسئول همیشه باید قبل از انجام هر کاری پیامدها را در نظر بگیرد ولی اگر مسئله ی درآمدزایی را صرفا مسئله ای اقتصادی ببیند و مسئله ای علمی را صرفا کار علمی ببیند ، به این مدیریت ، مدیریت سکولار می گویند.امیدوارم  که دانشگاه ما اینچنین نباشد!!!؟

یاعلی./

--------------------------

ورود دوباره ام رو به عرصه ی وبلاگ نویسی تبریک میگم!!!!!!!!!؟؟


  

نرم افزار محاسبه نفس ... 

هدف از طراحی این نرم افزار ثبت خوبی ها و بدی هایی که کاربر در در هر روز انجام داده ، جهت محاسبه نفس و ارزیابی رفتار خود می باشد . به کمک این نرم افزار کاربر قادر است تا ویژگی های و خصوصیات رفتاری دلخواه خود ( فضایل و رذایل اخلاقی ) را در نرم افزار مشخص نماید

و در هر روز به آن ویژگی و رفتار خود نمره دهد و یا تعداد تکرار آن رفتار را مشخص نماید تا از این طریق خود را به انجام خوبی ها عادت دهد و از بدی ها دور نماید و در هر روز از نفس خود حساب کشی کند . همچنین امکان مقایسه بصورت روزانه و هفتگی و ماهانه رفتار خود و پیشرفت و یا پسرفت خصوصیات اخلاقی فراهم می گردد . همچنین بعضی از دیون مثل حق الله و حق الناس را میتوان در نرم افزار ثبت نمود که در زمان مناسب ادای دین آن را به جا آورد بطور مثال با ثبت ویژگی “قضا شدن نماز” در تاریخ و زمان مشخص می تواند در زمان مناسب ادای دین نماید و یا ویژگی “ضایع کردن حق الناس” را در صورت مرتکب شدن ، با ثبت آن و توضیحات لازم می تواند در زمان مناسب جبران نماید.

امکانات این نرم افزار :

· امکان تعیین وضعیت هر خوبی و بدی انجام شده در روز ( محاسبه نفس )

· امکان تعیین توضیحات بیشتر برای هر خصوصیت اخلاقی در هر روز

· امکان تعیین خصوصیات رفتاری خوب و بد توسط کاربر

· امکان تعیین جریمه و پاداش و میزان امتیاز مثبت و منفی برای خصوصیات رفتاری خوب و بد

· نمایش کارنامه اعمال کاربر بصورت روزانه – هفتگی – ماهانه و- سالانه

· امکان مقایسه و ارزشیابی بصورت روزانه – هفتگی – ماهانه و- سالانه

· امکان نمایش گزارش آماری از نمره هر خصوصیت رفتاری

· امکان نمایش گزارش آماری از تعداد جریمه و پاداش

· امکان تعیین پیام مناسب برای هر روز پس از محاسبه نفس با توجه به امتیاز کاربر در آن روز

· نمایش آماری و نموداری از امتیازات در روزهای مختلف ( امتیاز مثبت – امتیار منفی – تفاضل امتیاز )

· دریافت رمز عبور جهت اجرای نرم افزار برای حفظ اطلاعات ثبت شده توسط کاربر

. اجرا نرم افزار بدون نیاز به نصب (پرتابل)

نصب بدون NET Framework در صورتی که برنامه اجرا نشد ضروری می باشد.

حجم فایل : 8.2 مگابایت

منبع: شیعه ها

لینک دانلود از picofile


  
براى دیدن این مقاله به وبلاک بنده سر بزنید.
WWW.RASHED14.BLOGFA.COM
خوشحال میشم اکر نظرتون رو بکید.
یاحق.
  

حزب الله در کجای رسانه ی ملی جای دارد؟

مدتیست که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در حال متحول شدن و ایجاد تغییر در کمّ و کیف برنامه ها و حتی تعداد شبکه هاست.اگر پیگیر بوده باشید شبکه هایی در دست تولید و یا راه اندازی شده و یا شاهد 24 یا 20 ساعته شدن شبکه های استانی هستیم که اینها حاکی از افزایش کمی برنامه های رسانه های ما در سطح ملی و حتی بین المللی نیز می باشد. همچنین شاهد تغییر کیفی در روال برخی برنامه ها و ایجاد برنامه هایی هستیم که شاید قبل از این در رسانه ی ملی یا نبوده و اگر هم می بود آنچنا ضعیف بود که مخاطبی را به سمت خود جلب نمی کرد.

اینکه مسئولین و سیاست گذاران رسانه ی ملی اراده کرده اند تا تغییر و تحول در شیوه ی ارائه و سبک برنامه ها انجام دهند جای بسی شکر دارد و این را باید به فال نیک گرفت و آن را ابتدای راه پر پیچ و خم تأثیرگذاری رسانه ای در سطح ملی و حتی در سطح بین المللی دانست.برای مثال برنامه هایی مثل " گره " ، " نیمروز " ، " راز " ، " پارک ملت " و ... و همچنین برخی سریالهایی که در حال پخش اند (برای مثال سریالهای ماه مبارک رمضان) و یا اخیراً پخش شده اند ، تغییری را از نظر کیفی و شیوه ی ارائه مفاهیم دینی نشان می دهند که البته تعداد این جنس برنامه ها بسیار کم بوده و نیاز به توجه بیشتر در این زمینه ها را دارد که انشاء الله شاهد افزایش حجم این گونه برنامه ها در آینده ای نه چندان دور باشیم.

اما تناقضی که شاهد آن هستیم اینست که چطور امکان دارد مسئولین رسانه ی ملی هم به مفاهیم و ارزشهایی که در برنامه ای برای مثال (گره) ارائه می شود معتقدند و از طرفی دیگر معتقد به مفاهیم و ارزش های موجود در سریالی مثل (ساختمان پزشکان) هستند.گره ، حرف از معضلات و مشکلات هویتی و فرهنگی موجود در جامعه ی ما می زند که از سبک زندگی غربی ناشی شده است و باید به دنبال راه حل بود ولی ساختمان پزشکان ، بر این مسائل و این سبک زندگی غلط غربی مهر تأیید زده و آن را در روابط بین افراد موجود در سریال نشان می دهد و مهمترین نهاد اجتماعی یعنی خانواده را به بهانه خنداندن به فجیع ترین شکل نشان داده به طوری که هیچ یک از اعضای خانواده نسبت به هم اعتماد نداشته و یکدیگر را به چشم پول دیده و هرکسی سنگ خود را به سینه می زند. در حالیکه گره به نوعی می کوشد روابط موجود در خانواده را درست کند و بگوید ریشه مشکلات اجتماعی از خانواده است.

قصد تحلیل و تجزیه ی برنامه های تلویزیون را ندارم ولی از این نمونه ها در رسانه ی جمهوری اسلامی کم نیست. دوباره این سوال را مطرح می کنم که این تناقضات چه معنی ای می تواند داشته باشد؟ آیا به آن اندیشیده اید؟ آیا هدف ، نگه داشتن مخاطبین بر سر رسانه ی ایرانی است تا کمتر به سراغ شبکه های ماهواره ای بروند ؟ اگر جواب این باشد، این جنس برنامه ها دست کمی از شبکه های ماهواره ای ندارند و در تخریب فرهنگ ما اگر از آنها جلوتر نباشند ، چیزی هم کم ندارند. همان حرفی که اندیشه ی غربی می خواهد در فیلم ها و برنامه هایش بزند را تهیه کننده و فیلم نامه نویس و کارگردان روشنفکر ما می زند.

به نظر می رسد که صدا و سیمای ما اگر می خواهد ارزش های ناب اسلامی و ایرانی را با بیانی درست و شیوا به مخاطبین ایرانی مسلمان بزند راهی جز تغییر رویکرد نسبت به بهبودکیفیت برنامه ها ندارد و بیش از آنکه به کمیت بیاندیشد باید به مفاهیم و ارزشهایی که می خواهد به جامعه تزریق کند تمرکز کند. حال سوالی که اکنون مطرح می شود اینست که مفاهیم و ارزشهای انقلاب را چه کسی می خواهد به جامعه ارئه دهد؟ آیا آن کارگردان غربزده ای که تمام آمال و آرزویش بردن جایزه در جشنواره های بین المللی اسکار و کن و ... با ملاک های آنها می باشد ، می خواهد با فیلم هایش فرهنگ ساز باشد؟ آیا آن برنامه سازی که در ساختن برنامه هایش ارزشهای امام و انقلاب گوشه ی چشمش هم قرار نمی گیرد ، می خواهد جامعه ساز باشد، آیا آن ناظر کیفی صدا و سیما که برنامه ها را از نظر اسلامی و فرهنگی تأیید می کند و از کانال آن اجازه پخش می گیرند و این چنین برنامه هایی از آن ناشی می شود ، می خواهد روی جوانان ما تأثیر مثبت فرهنگی بگذارد؟

به نظر می رسد در درجه بعد، اصلی ترین مشکلی که گریبان رسانه ی ملی ما را گرفته ، فقر افراد خوش فکری است که چه از نظر فکری با مبانی ناب اسلام و امام و انقلاب گره خورده باشند و چه از نظر هنری ، به تمام معنا ، هنرمند باشند و هنر متعهد را بشناسند. امام راحل (ره) هنر را اینگونه تعریف می کند : "تنها هنرى مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدى‏صلى الله علیه وآله، اسلام ائمه هدى‏علیهم السلام، اسلام فقراى دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیت‏ها باشد .... و نابود کننده ی اسلام آمریکایی باشد."( روح الله الموسوى الخمینى 30/ 6 / 67) و حضرت امام خامنه ای نیز در بیان هنر و لزوم انقلابی بودن آن می فرماید : " ...آن دو نوع تفکر یکى عبارت است از تفکر اسلام منهاى گرایش‏هاى انقلابى.لذا شما مى‏بینید در باره‏ى مفاهیم گوناگون اسلامى اشعار بسیار خوب و عالى گفته شده،منتها اینها زمینه‏هایى از فکر اسلامى‏ست که جنبه‏هاى انقلابى و رگه‏هاى انقلابى ندارد...ترجیع بند معروف جمال الدین عبد الرزاق،ترجیع بند هاتف و برخى از شعرهاى دیگر،از لحاظ هنرى ممتاز است و واقعا بعضى در حد اوج هنرى است.... اما اینها على رغم داشتن حیثیت و بعد بالاى هنرى،شعر انقلاب نیست.اگر چه بعدا عرض خواهم کرد که انقلاب مى‏تواند از آنها استفاده کند.اما شعر انقلاب نیست.اسلامى است،هنرى هم هست اما انقلابى نیست.زیرا ابعاد انقلابى اسلام در این شعرها دیده نمى‏شود." (گفتگو با اعضاى‏«سومین کنگره شعر و ادب دانشجویان سراسر کشور-جهاددانشگاهى‏»، 1365/9/27) با این تعاریف شکی نیست که یکی از عناصر اصلی کار هنری بعد از قالب و محتوا ، فرد هنرمند و هنرساز است که اگر جامعه ی حزب اللهی نخواهد میدان را در دست بگیرد باید منتظر تحقق این کلام امام خمینی (ره) باشیم که فرمودند : " رادیو و تلویزیون دستگاهى است که اگر فاسد باشد یک ملت را فاسد مى‏کند. " (پیام امام خمینى‏قدس سره 12 / 3 / 60) در پایان با این جمله از سید شهیدان اهل قلم ، شهید سید مرتضی آوینی به اتمام می رسانم : هنر آن است که بمیری ، پیش از آنکه بمیرانندت.

یاحق/

---------------------------------------------------

وبلاگ یادداشتهای بنده:

www.rashed14.blogfa.com


  




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ