وقتی به دنبال کاری در اینترنت جستجو می کردم به مطلبی با عنوان نسل آوینی، نقد آوینی برخوردم،نویسنده این مطلب آقای شهاب
اسفندیاری ابتدا از شیفتگی خود نسبت به شهید آوینی در ایام جوانی سخن می گوید سپس می گوید که راه زنده ماندن افکار آوینی نقد
آن است نه همایش ها وبزرگداشتها و در ادامه یک نقد هم ارئه می کند که خواندن آن خالی از لطف نیست.
حرف های آقای اسفندیاری نگاه جدیدی نسبت به شهید آوینی است برای همین به دوستان پیشنهاد می کنم این مطلب را بخوانند.
من اگر چه ماهیت نقد شهید آوینی را قبول می کنم(البته از آدمی بالاتر از او) ولی با این مورد به خصوص در نقد آقای اسفندیاری موافق نیستم.
http://shbesf.persianblog.ir/post/63/
تا به حال دو سه مقاله بیشتر از سید مرتضی نخوانده ام،اما همانها آنچنان مرا مشتاق آوینی و تفکرش کرده که فکر می کنم وجودم سراسر کویر تشنه ایست محتاج باران تفکر زلال این شهید بزرگوار.
اما از حسین ساعی بشنوید،او که چند سالی پیشتر با شهید آشنا شده و با او انس گرفته است،وقتی برای بزرگداشت شهید آوینی دعوت می شود در وبلاگ خود چنین می نویسد:
" برای استاد؛مراد؛عشق؛وگرم کننده دل من شهید آوینی
برای او که آغازی بر یک پایان بود
اگر بخواهم ده تنی را که بر من عمیقترین تاثیرات را در کل زندگی داشته اند نام ببرم قطعا یک تن از آن بزرگواران شهید سید مرتضی آوینی است.
هیچ گاه او را از نزدیک ندیدم و اصولا تا زنده بود (ببخشید تا حیات مادی داشت- او که الان زنده است) توفیق زیارت او را نداشتم ولی شاید بعد از جلسات روضه امام حسین بیشترین اشکها را پای مستندها و کتابها و تولیدات او ریخته ام.روح من اکنون در برابر آن عارف جلیل القدر خاضع است و قلب تشنه من تمنای آب حیات آوینی ای را دارد که بعد از انقلاب اسلامی تمام آن چیزهایی را که برای «من» و «خود» نوشته بود سوزاند و پس از آن هم جز برای خدا ننوشت.ادامه مطلب...
از کجا باید شروع کرد؟
بعد از اینکه احسان مطلب (وظیفه چیست؟) رو گذاشت به این فکر افتادم که این مطلب رو به صورت دیگه بیان کنم
من فکر می کنم پاسخ های کلی به این موضوع رو همه بلدیم، باید بپرسیم که از کجا باید شروع کرد؟
قدم اول چیه؟
بچه ها من فکر میکنم که اولین قدم درک درست و همه جانبه ی مسائل و مشکلات موجوده، باید درست و کامل مسائل رو بفهمیم
به قول هادی کاویانی: باید با به دست آوردن یک مجموعه داده های آماری دقیق و با حداکثر شمول اول مسائل رو بشناسیم، البته این کار خیلی بزرگه اما با تلاش و با مشورت با اهل فن میشه این کار رو انجام داد حالا چه با استفاده از یک مسئول نظر سنجی یا کارهایی در سطح خود دانشجویی. اما می خوام بدونم که نظر شما چیه؟
سحر برای نماز از خواب بلند شده ای،می بینی پسری در بالکن خوابگاه نشسته و با آه و تاب با دوست دخترش صحبت می کند؛در اتوبوس هستی و دو پسر جوان آهنگ حرامی را با صدای بلند گوش می کنند؛خبر دار می شوی که دیروز بچه های دانشکده به صورت مختلط رفته اند میدان امام ؛نیمه شب صدایی از خوابگاه دختران تا مسجد شنیده می شود یا شاهدی که دو از بچه های مذهبی نیمه شب امتحان با سر هیچ وپوچ جر وبحث می کنند و به قول خودشان می خواهند لج دیگری را در بیاورند؛باور نمی کنید که دوست قدیمی تان چنان ظاهری برای خود درست کرده و چنان حرف هایی می زند که اگر همین حرفها را دو سه سال پیش کسی به او می گفت برای او متأسف می شد ولی حالا....این ها و صد صدها صحنه ی دیگری که روزانه شاهد آن هستیم وسخت ما را تکان می دهد وشاید هم برایمان عادی شده باشد.
اما سؤال این است که وظیفه ما به عنوان یک مسلمان،یک دانشجو،یک بسیجی و یک منتظر فرج چیست؟
ما چه می توانیم بکنیم ؟
لطفا نظرات خود روی وبلاگ بگذارید.
از نوشتن بعضی مطالب عذر خواهی می کنم